دلم آغوش می خواهد ...
از آن ها که بشود نزدش بی پروا بغض شکست و بارید
از آن آغوش هایی که خمار بروی و مست برگردی
مثل همان آغوشی که شب آخر ، شده بود همه ی پناهِ دلِ بی پناهِ یک خواهر
دلم آغوش می خواهد ... یک آغوش شش گوشه ...
دلم آغوش می خواهد ...
از آن ها که بشود نزدش بی پروا بغض شکست و بارید
از آن آغوش هایی که خمار بروی و مست برگردی
مثل همان آغوشی که شب آخر ، شده بود همه ی پناهِ دلِ بی پناهِ یک خواهر
دلم آغوش می خواهد ... یک آغوش شش گوشه ...