حسینیه بیت الزهرا (س) شهرستان بردسکن

کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد

حسینیه  بیت الزهرا (س) شهرستان بردسکن

فـهمیــ ــده امـ!

"عـَطـَــش" عشقــَم به شمـــا

_تلــظـــی_ شـ ــود میبــَـری مــَــ ــرا...

شماره پیامک:09152509330

سامانه ی پیام کوتاه:500029710112


ز بی محلی همسایه های این کوچه               دلم گرفته شبیه هوای این کوچه

حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟              کجا پناه بگیرم کجای این کوچه؟

بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست              خدا کند برسیم انتهای این کوچه

از این مکان و از آن دست می شود فهمید        کبود می شوم از تنگنای این کوچه

رسید؛ چشم خودت را ببند دلبندم                  که پیر می شوی از ماجرای این کوچه

قباله فدکم را بده به من نامرد   نزن.          

         بترس کمی از خدای این کوچه خداکند که علی نشنودچه می گوئی 

 که آب می شود از ناسزای این کوچه


یک علــى بر روى سینه یک علــى پایین پا


مـن نفهمیدم نجف رفتم و یا کرب و بلا...؟




دریافت


مراسم دومین اجتماع بزرگ مدافعان حــــرم

 

سخنران : حجت الاسلام و المسلمین سید احمد دارستانی


مرثیه سرایی توسط : حاج حسین سیب سرخی


پنج شنبه93/06/27

ساعت 20

آدرس :خراسان رضوی شهرستان بردسکن

خیابان امام حسین:حسینیه ثارالله

beytozahra.blog.ir

نخل ها قیام کرده اند...

رشته کوه های زاگرس برخاسته اند به استقبال،

قدم بر فرش بال ملائک بگذار؛

اینجا سرزمین عاشقان آل علــی(عـ) است...

بر شانه های بلند خراسان بنشین تا آنانکه مصطفی(صـ) را ندیده اند،

به عصمت چشم هایت ایمان بیاورند...

تا آنانکه مرتضی(عـ) را ندیده اند؛

اوصاف بلندش را در قامت رضـا(عـ) بنگرند...

کرم نما و فرود آ تا موج های سرخ کارون از زیر قدم هایت بجوشد!

دست بر سر و روی باغچه ها بکش؛

بلکه درختچه های بادام جوانه بزنند،

بلکه رودخانه ای آبی از دل سنگ های سیاه بیرون بتراود!

سخن بگو تا اهالی زمین،

کلمه « لا اله الاّ الله » را از زبان یک مرد آسمانی بشنوند!


ای روضه خوان جدت حسین

شیعه گرفته آبرو از مکتب تو...


در رساله عشق درباب فطریه آمده :

کسانی که "قوت غالب" آنها "غم حسین" است،

نان خور "زهرا" محسوب میشوند و فطریه آنها با "علی" ست.

شکر خدا که نان شبم "مهر حسین" است.



عید بر شما مبارک


بـعـد از رکـوع ِ رکـعـت ـ دوّم شـهـیـد شـد

در پـیـش ِ چـشـم ِ ایـن هـمـه مـردم شـهـیـد شـد

 

جـرمـش هـمـیـن کـه نـان ِ جـو مـی‌خـورد سـفـره‌اش

ایـن مـرد هـم بـه خـاطـر گـنـدم شـهـیـد شـد !

 

عـمـری از آشـتـی ِ خـدا گـفـت و عـاقـبـت

در راه ِ رفـع ِ سـوءِ تـفـاهـم شـهـیـد شـد

 

او چـشـم بـسـت از کـلـمـه بـیـسـت و پـنـج سـال

تـا خـواسـت پـا دهـد بـه تـکـلـّم شـهـیـد شـد !

 

ایـن شـصـت و سـوّمـیـن سـحـر ِ بـیـسـت و پـنـجـم اسـت

پـیـدا کـنـیـد در شـب ِ چـنـدم شـهـیـد شـد ؟!


 

پیرمردی وسط روزه ی ماگفت حسین/من نگفتم ولی ارباب مراهم بخشید


تشنه یک لحظه دیدار توام ، حال مرا..روزه داری لحظه افطار می فهمد فقط...




خطاب به داعشی هاکه قصد حمله به کربلا دارند:


ما از سبوی شاه دین مجنون و مستیم.....

برگرد تا سربند یازهرا نبستیم.....



ﻋـﺮﺍﻗـﯽ ﻫـﺎ ,
ﺧـﻤـﯿـﻨـﯽ ﻧـﺪﺍﺭﻧـﺪ ﮐـﻪ ﺑـﮕـﻮﯾـﺪ ؛
ﻣـﻮﺻـﻞ ﻭ ﻓـﻠـﻮﺟـﻪ ﻭ ﺗـﮑﺮﯾـﺖ , ﺑـﺎﯾـﺪ ﺣـﻔـﻆ ﺷـﻮﻧـﺪ ..
ﺍﻣﺎ ,
ﺍﻣـﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐـﻪ ,
ﺭﻫـﺒـﺮِﻣـﺎﻥ ﺧـﺎﻣـﻨـﻪ ﺍﯼ ﻓـﺮﻣـﺎﻥ ﺩﻫـﺪ ؛
کـــــربلا ﺑـﺎﯾﺪ ﺣـﻔـﻆ ﺷـﻮﺩ ...



ای التماس و خواهش بالا دوازده

ظهر اذان عقربه ی ما دوازده

 

من حقم است هشت گرفتم چرا که من

یک جمله هم نساخته ام با دوازده

 

با چند نمره باشد اگر رد نمیشوی

یک،دو،سه،...هفت،هشت--نه آقا دوازده


 


بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند

ای نمره ی قبولی دنیا دوازده

 

ثانیه های کند توسل می آورند

یا«صاحب الزمان خدا»یا«دوازده»

 

حالا که ساعت تو و چشم خدا یکیست

آقا چقدر مانده زمان تا دوازده

 

امروز اگر نشد ولی یک روز میشود

ساعت به وقت شرعی زهرا دوازده

احیا



ای آفتاب روشن شبهای کربلا

پیغمبر دوباره صحرای کربلا

ای از تمام آدمیان برگزیده تر

نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا

یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد

گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا



میلاد برگزیده ترین جوان ، حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک.




....

 

یکـــ حرفـــ هایی هستند

 

که فقط ِ فقط باید بروی "بابــــ الجواد"

 

کلمه ها را دانه کنی ، دانه های اشک

 

بکــــــــــــشانی شان دنبال ِ هم ، شبیه یک تسبیح ،

 

بچرخانی شان توی صورتت

 

ذکــــر بگیری

 

بعد ،

 

انگار که تسبیح پاره بشود ، دانه ها بیایند تا بچکند روی

 

سنگـــ های حرم....

 


اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ لِما تُبْتُ اِلَیکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ "



خــــدایــا! مــن از تــو آمــرزش می خواهم


بـرای گنـاهانی کــه


پس از تــوبـه کردن دوباره بدانها دستـــ زده‌ ام . . .



فـرازی از دعـای ابوحمزه ثـمالی


شـــعبان شد و پیک عشـــق از راه آمد


عطر نفس بقیت الله آمد


با جلوه سجـــاد و ابوالفضل و حســـــین (ع)


یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد



ماه شعبان برهمه شما مبارک!

گوئیا روز نخست جای اذان در گوشم


...روضه یِ باز ِ حسین بن علی میخواندند


هر روز در سکوت خیابان دور دست

روی ردیف نازکی از سیم می نشست

وقتی کبوتران حـــرم چرخ می زدند

یک بغض کهنه توی گلو، داشت می شکست

باران گرفت بغض خـــدا هم شکسته بود

اما کلاغ روی همان ارتفاع پست

آهسته گفت: من که کبوتر نمی شوم

تنها دلم به دیدن گلدسته ات خوش است 


بلغَ العلی بِکمالِه

کشفَ الدُّجی بِجَمالِه

حَسنتْ جَمیعُ خِصالِه

صلّوا علیه و آله


مبعث فرخنده آخرین فرستاده خدا ، اشرف الانبیاء ،

حضرت محمد

مصطفی صلی الله علیه وآله و سلم مبارک باد.


 

 

هر که یک دفعه سر این سفره مهمان میشود

مور هم باشد اگر روزی سلیمان میشود

سر به زیر انداختن ذاتش توسل کردن است

دردهای این حرم ناگفته درمان میشود

این کریمان لطفشان هرچند آماده ست، لیک

نام مادر که وسط باشد دو چندان میشود

ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید

در رجب ها کاظمین ما خراسان میشود


بر آل عبا تو نور عینی زینب

 

تو پشت و پناه عالمینی زینب

 

در فضل و شرافتت همین بس باشد

 

اینکه تو شریکة الحسینی زینب


آه ای صبور قافله ی غم سفر بخیر

راوی روضه های محرم سفربخیر

 

خلوت نشین نیمه شب ندبه هایاشک

دلگیر بغض های دمادم سفربخیر....

 

یکسال ونیم غربت و دلتنگی وفراق

یکسال ونیم گریه ی نم نم سفربخیر

 

ای شاهد مراثی گودالقتلگاه

ای وارث مصیبت اعظم سفربخیر

 

بغض غریب خاطره های کبودِشام

امن یجیب کوچه ی ماتمسفربخیر

 

روی کبود ونیلی وآشفته یفراق

موی سپیدو خاکی و درهمسفربخیر

 

زلفی بخون نشسته سرِنیزه هارهاست

بانو به زیر سایه ی پرچم سفربخیر


ما جیره ی دائمی ز کوثر داریم

ما عشق علی ز شیر مادر داریم

 

با شیره ی جان حبّ علی داد به ما

از عشق علی به سینه گوهر داریم

 

عمریست مدد ز نام حیدر گیریم

ما معجزه را همیشه باور داریم

 

با هر نفسی "علی علی" می گوییم

از ذکر علی دلی منوّر داریم

 

هرگز نهراسیم ز روباه و شغال

ما شیر نری به نام حیدر داریم

 

فخر است برای ما همین یک جمله

بر دیده غبار پای قنبر داریم

 

(ولادت امیرالمؤمنین و روز پدر فرخنده باد)

 

وقتی داری نزدیک میشی به حرم ... اینجوری میبینیش

آخه اشک پر میشه تو چشات

بــه قــول معروف

چشـم از اشـک پــُـر و عکس حــــرم مـــیلـــرزد


چه بد که هنوز تو را


به گنبد و گلدسته می شناسم


کاش بیش از اینها معرفت داشتم



این شعر هم "هدیه ی من روز مادر است" 

گفتم مکان وعده؟؟!!…کجا پیشکش کنم؟!!

گفتی حریم دختر موسی بن جعفر است! 

بانو ببخش آخر شعر بغض کرده ام

آخر هنوز ردّ نگاهم به یک "در" است 

از فاطمیه تان به حسن فکر می کنم

و چشم های مات که از واقعه تر است





سـتـاره بـریـزیـد ، آمـد مـاه ِ عـالـمـیـن

سـاقـی بـده جـامـی ، آمـد مــادر ِ حـســـیـن ...

شـده امـشـب

نـغـمـه ی هـر لـب

مـــادر ِ زیـنـب خـوش آمـدی ...

گـل ِ طـاهـا

امّ ِ ابـیـــهـا

حـضـرت ِ زهــــــــــرا خـوش آمـدی ...


(ولـادت ِ حـضـرت زهــــرا "س" و روز ِ مـــادر مـبـارکــ بـاد)


هوالعزیز، هوالحبیب، هوالشاهد

هوالحی، هوالصبور، هوالرئوف، هوالرفیق….

 

من فکر می کنم

کسی که تنها باشد

کسی که خیلی تنها باشد

دوست دارد فقط با خـــــــدا حرف بزند!!


ندیده است اگر چه، ولی خبر دارد

ســر عمود عوض کرده شکل ســرها را

کنار آبـــ دو تا دست بر روی یک دست

رسانده است به ما خــانم این خبرها را