پیامبر گرامی اسلام(ص) دخترش را فاطمه نامید. فاطمه وصفی از مصدر فَطم است. فَطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است. این صیغه که بر وزن فاعل، معنی مفعولی میدهد به معنی بریده و جدا شده است.
فاطمه از چه چیز جدا شده است؟ در کتابهای شیعه و سنی روایتی میبینیم که پیامبر فرمود: او را فاطمه نامیدم چون خود و ذرّیهاش یا به عبارتی خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شدهاند.
(بحارالانوار، ج 3، ص 18)
فتال نیشابوری ضمن حدیثی از امام صادق(ع) آورده است که «فُطِمَت فاطِمَةُ مِنَ الشَّر» (روضةالواعظین، ص 148) چون از بدیها بریده شد او را فاطمه نامیدهاند. این احادیث جنبة کلامی دارند. شیخ صدوق در علل الشرایع به نقل از امام سجاد(ع) میفرماید: علت نام نهادن فاطمه این بود که خداوند اراده فرموده که خلافت و امامت در ذریۀ او استقرار یابد و طمع دیگران در خلافت قطع گردد. این بُعد سیاسیِ وجه تسمیة ایشان میباشد. و اما عرفا معتقدند که وجه تسمیه فاطمه تنهایی او و نداشتن کفو و همتاست و اگر علی(ع) نبود برای او کفوی وجود نداشت که او از ماسوی الله بریده شده و به الله پیوند خورده است. فاطمه مستغرق در حضرت دوست بود.