بـــآیــد بـــوسه زد
بر نجـــآبتـــِ قَدم هـــــآیــی کــــه بر مـــی دآری.....
چهـــره معصومانــه ات زیـــرِ نقــآب چــــادر ،
گنج وجــــودیِ پنهـــآن کَـــرده پشتـــِ چـــآدرت ،
نجــــآبتـــِ صـــدآیتـــ ،
صــلآبتـــِ گـــــآم هـــآیتـــ ،
دلِ رحیمتـــــ ،
رفتــــار زهــرآ س گـــونه اتـــ
تَمــــــــآم و کَمـــآل
بوی عطـــر "خـــدآ "می دهـــد...
بوی بهشتـــــــ.....
نسیم رحمت ببر زمیان ســـــــلام سوی حســــــین امشب
بجای ماها تو بوسه ها زن به خاکــــــــ کــــــــوی حســـین امشب
تنها راه نجات چیست به غیر از روضه حسین (ع)
تنها به کـــــــــــربـــــــــلا رسانی مرا بس است...
وقت آن شد تا که چندین بیت نقاشی کنم
شاعری هستم که عشق تو مرا نقاش کرد
مانده ام از حد فاصل های بینا بینمان
تا به کی باید برای دیدنت ای کاش کرد...
جمعه بار غفلت من را به دوشش می کشد
هفته ها رفت و ولی چشمان من رویت ندید
درک من از غیبتت تا مرزهای هیچ بود
باید اول طرحی از نامردمی ها را کشید
پای لیلا بودنت باید که مجنونی کنم
بوسه هایی باید از پای سگ کویت گرفت
می نویسم از نیایش های صبح انتظار
ندبه هایی که هوای مستی از بویت گرفت
ای که انوار وجودت نور ایمان من است
مرحمت کن یک شبی بر سرزمین من بتاب
یک کرم کن تا شبی را در جوارت باشمو
لحظه ای کن این دعا بر روسیاهت مستجاب
مهرشاد واحدی
گر عشــــق تو بر کوه شــــــــــبیخون آرد
خونابه ز ســـنگ خـــــــــــاره بیرون آرد
گر ابر ببارد شــــــــــــــبی اندر کویت
ســــــیلاب همه لیــــــــــلی و مجنون آرد
انگار رسمش همین است
دلت باید بسوزد
تا
پیراهنت بوی خدا بگیرد!
پ.ن: برای او که پیامبر با هر کس که به سمت یمن می رفت برایش سلام می فرستاد و التماس دعا می کرد…برای او که بوی خدا می داد…برای اویس قرنی!
پ.ن: برای تمام آنانکه دورند…دلتنگند…و منتظرند!
پ . ن: جلوی یک تیر رو که میتونیم بگیریم…….